English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (813 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recursive equations U معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
implicit function U معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
redundant equation U معادله اضافی
quantity equation of exchange U یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
presentiments U عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
presentiment U عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
equations U معادله
equation U معادله
reaction equation U معادله واکنش
empirical equation U معادله تجربی
state equation U معادله حالتی
three moment equation U معادله سه لنگری
behavioral equation U معادله رفتاری
rate equation U معادله سرعت
hartree equation U معادله هارتری
maxwell equation U معادله ماکسول
energy equation U معادله انرژی
laplace's equation U معادله لاپلاس
saha's equation U معادله ساها
equation of equinoxes U معادله اعتدالین
nerst equation U معادله نرنست
saving equation U معادله پس انداز
characteristic equation U معادله مشخصه
wierl equation U معادله ویرل
moment equation U معادله لنگر
berthelot equation U معادله برتلو
transformer equation U معادله ترانسفورماتور
regression equation U معادله برگشت
redundant equation U معادله زائد
boundary equation U معادله حدی
equation U معادله [ریاضی]
dimensions U معادله ابعادی
inhomogeneous equation U معادله غیرهمگن
dimension U معادله ابعادی
boltzmann equation U معادله بولتسمان
equation solving U حل معادله [ریاضی]
regression equation U معادله رگرسیون
behavioral equation U معادله کرداری
virial equation U معادله ویریال
wave equation U معادله موج
bragg's equation U معادله براگ
field equation U معادله ی میدان
de broglie equation U معادله دوبروی
linear equation U معادله خطی
tax equation U معادله مالیاتی
tax equation U معادله مالیات
continuity equation U معادله پیوستگی
tetrad equation U معادله چهارعنصری
equation typesetting U درج معادله
equation U معادله همچندی
definitional equation U معادله تعریفی
simple equation U معادله خطی
dirac equation U معادله دیراک
differential equation U معادله فاضلهای
differential equation U معادله دیفرانسیل
difference equation U معادله تفاضلی
equates U معادله ساختن
dispersion equation U معادله پاشندگی
schrodinger equation U معادله شرودینگر
equation of state U معادله حالت
gas equation U معادله گاز
potential equation U معادله پتانسیل
equations U معادله همچندی
equate U معادله ساختن
equated U معادله ساختن
quadratic form U معادله درجه دوم
momentum equation U معادله مقدار حرکت
quasi linear equation U معادله شبه خطی
quantum wave equation U معادله کوانتومی موج
equation of continuity U معادله همبستگی جریان
partial differential equation U معادله دیفرانسیل جزیی
differential equation U معادله دیفرانسیل [ریاضی]
reaction equation U معادله عکس العمل
clausius clapeyron equation U معادله کلازیوس- کلاپیرون
van der waals equation U معادله وان در والس
quadratic e quation U معادله درجه دوم
quadratic equation U معادله درجه دوم
quadratic equation U معادله درجه دو [ریاضی]
clapeyron clausius equation U معادله کلازیوس- کلاپیرون
equation of motion U معادله حرکت [فیزیک]
differential equation U معادله متغیر مشتق چیزی
van der waals equation of state U معادله حالت وان در والس
transposes U بطرف دیگر معادله بردن
transposing U بطرف دیگر معادله بردن
transpose U بطرف دیگر معادله بردن
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
ordinary differential equation [ODE] U معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
partial differential equation [PDE] U معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای [ریاضی]
transposition U انتقال اعدادمعلوم بیکسو ومجولات بطرف دیگر معادله فراگذاری
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
hyposensitize U کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
prenotion U احساس قبلی نسبت بچیزی
other than [usually used in negative sentences] <adv.> U به غیر از [در جمله های منفی کاربرد دارد]
crown colony U بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
incremental backup U تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
equation of exchange U همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
quantity equation U معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
He is distantly related to us . U نسبت دوری با ما دارد
He is distantly related to me . U بامن نسبت دوری دارد
dragon design U طرح اژدها [در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.]
prowords U کلمات جلوی جملات
child langmuir equation U معادله چایلد- لنگمیور قانون چایلد- لنگمیور
richardson dushmann equation U قانون ریچاردسن- داشمان معادله ریچاردسن- داشمان
special weight race U مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
sequential U مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
gig U ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
rich text format U روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
proportional spacing U سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد.
rug condition U [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
wein law U طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
things in action U اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
topic sentence U جمله سرسطر جمله عنوان
checked U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
checks U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
coulomb's law U نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
back U نشانگری که موقعیت گره پدر نسبت به گره اصلی را نگه می دارد. که در برنامه سازی برای حرکت به عقب در فایل استفاده میشود
backs U نشانگری که موقعیت گره پدر نسبت به گره اصلی را نگه می دارد. که در برنامه سازی برای حرکت به عقب در فایل استفاده میشود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
false selvage U شیرازه تقلبی [هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
prior admission U اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
antinomian U مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
leverage U نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata U برحسب نسبت معین بهمان نسبت
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
divers U بعضی
several U بعضی
cretain U بعضی
some U بعضی
once in a while <adv.> U بعضی ازاوقات
frequently [quite often] <adv.> U بعضی ازاوقات
occasionally <adv.> U بعضی ازاوقات
allegedly U بنابگفتهء بعضی
sometimes U بعضی مواقع
sometimes U بعضی اوقات
alleged U بنابگفتهء بعضی
piezoelectric U ارتباط در بعضی موادکریستالی
cutin U پوشش خارجی بعضی گیاهان
Some children are afraid of the dark. بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
bell-conopy U [سقف بعضی از ناقوسها با سنتوری]
nurse a grudge <idiom> U احساس تنفر از بعضی مردم را داشتن
proconsul U افسر دارای بعضی اختیارات کنسولی
chitin U جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
megaspore U هاگدان بزرگ وغیرجنسی بعضی سرخسها
hookup U تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
awn U الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
index number U مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
bote U حق مستاجر به برداشتن چوب برای بعضی مصارف
zonate U واقع بروی یک خط مانند بعضی ازهاگهای چندتایی
goat antelope نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
vanish U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
draft mode U چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
stenosis U تنگ شدن یا انقباض بعضی از مجراهای بدن
vanished U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
... however sometimes it just can't be helped. U ... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
myelin sheath U ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
amongst U از جمله
outrightly U جمله
terming U جمله
among the rest U از ان جمله
sentence U جمله
outright U جمله
termed U جمله
comprising <prep.> U از جمله
including <prep.> U از جمله
inclusive of <prep.> U از جمله
sentence U جمله
sentences U جمله
sentencing U جمله
mongst U از جمله
term U جمله
filter U چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
occasional U وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
filters U چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
neural net U مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
Recent search history Forum search
2New Format
1postside
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
2Some of my translations are missing !
1incentive
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com